«تد» در جهانی زندگی میکند که همه چیز به غیر از انسانها مصنوعی و غیرواقعی هستند. او عاشق دختری زیبا به نام «اودری» هست و دوست دارد یکی از آرزوهای این دختر را برآورده کند و آن آرزو این است که باید یک برگی از درختی واقعی پیدا کند. او با موجود چموش جنگل یعنی «لوراکس» همراه میشود و به دنبال درختی واقعی در جهانی غیر واقعی میگردند…
چهار ملت هر کدام با یک نشانه با سرنوشتی مشترک. ملتهای آب، خاک، باد و آتش.
حدود صد سال پیش(با توجه به زمان فیلم) مردم در خوشی زندگی میکردند و همه چی بر وفق مراد بود. و قهرمانان و افرادی وجود داشتن که هر چهار عنصر رو کنترل میکردند و از ارواح برای ثبات دنیا کمک میگرفتند تا اینکه آواتار ناپدید میشود
اکنون جنگ بین ملتها به مرحله سختی کشیده شده است. ملت آتش برای قدرتنمایی و تسلط بر همهی ملتها و شهرها و.. دست به کارهای وحشتناکی میزند و بعد قهرمانانی ظهور میکنند که تقدیرشان تغییر سرنوشت این جنگ است و اما آواتار برمیگردد ولی آواتار هر چهار عنصر را آموزش ندیده و فقط به یک عنصر باد دسترسی دارد و با دوستانش به دنبال آموزش عناصر چهارگانه میرود.
A teenager who's lived a sheltered life because she's allergic to everything, falls for the boy who moves in next door.
The fan's self-sacrificing blades dance in the air, generating a refreshing breeze that wipes away the sweat of others and brings solace on a scorching day.
Something in the Air is a one hour documentary that shows new risks in the most essential element for survival – air – that affect our brains, our DNA, and how new technology is changing the equation for the better.