یک راکون به نام آرجی قصد دارد تمام ذخیرهی زمستانی دوستش که یک خرس است را بدزدد. اما حین این کار خرس از خواب بیدار میشود و آرجی که هول شده است باعث میشود که همهی غذاها از غار که بالای کوه است سقوط کند و نابود شود. خرس او را تهدید میکند که اگر تا کامل شدن ماه غذاهایم را برنگرداندی تو را میخورم. آرجی حیران از غار خارج میشود و ناگهان گروهی از جانوران را میبیند و تصمیم میگیرد با تحریک آنها که غذای انسانها بسیار خوب است و… آنها را وادار به جمع کردن غذا کند تا ناگهان شبانه فرار کند…
آلیس و جک خوششانس هستند که در جامعه آرمانی پیروزی زندگی میکنند، شهرک صنعتی آزمایشی که مردان و خانوادههای آنها را در خود جای داده که برای پروژه فوق محرمانه پیروزی کار میکنند. اما وقتی شکافهایی در زندگی آرام آنها ظاهر میشود، جرقههایی از چیزی بسیار شومتر پنهان در زیر نمای جذاب آشکار میشود، آلیس نمیتواند به این سوال پاسخ دهد که آنها دقیقا در پیروزی چه میکنند و چرا.
A low-class antisocial family ends up in a rich upper-class neighborhood and causes all sorts of trouble.
Vignettes of the lives of several residents of a Vienna suburb during a heat wave.
Something terrible is about to happen in a small town in Germany. Nobody knows the reason why, except one person: Rico Bartsch. The 15-year old grammar school pupil, an absolute outsider, is in love with the most beautiful girl at his school. What in the beginning is a longing that can never be fulfilled will come true at the end of the story. Beautiful Regine will beg for Rico’s love. Until then several inhabitants of the town will die an unnatural death...